پوررهنما: «واقعی یا کیکه» را به تلویزیون بردند، اما من را با ۱۸ مدال دعوت نکردهاند/ دوست داشتم در اوج خداحافظی کنم
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۱۹۴۲۳
قهرمان پاراتکواندو بازیهای پاراآسیایی گفت: دلیلی برای بازگشت به تیم ملی ندارم و همیشه دوست داشتم در اوج خداحافظی کنم و به ذلت نیفتم. - اخبار ورزشی -
مهدی پوررهنما در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، در خصوص از دست دادن شانس حضور در پارالمپیک 2024 پاریس اظهار داشت: نگرفتن سهمیه دلایل مختلفی داشت که مهمترین آن عدم اعزام به چهار رویداد مهم بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عدم حضور در مکزیک جای شک و شبهه داشت
وی اضافه کرد: دلیلی که در خصوص عدم اعزام به مسابقات جهانی و گرندپری مکزیک به ما گفتند، عدم صدور روادید بود. این در حالی است که روابط خوبی با مکزیک داریم، اما مثل اینکه قسمت صدور ویزا دچار مشکل فنی شد و نتوانست برای ما ویزا صادر کند و ما نیز امکان حضور در کشور ثالث مثل ترکیه را نداشتیم. موضوعی که جای شک و شبهه دارد. طبق اطلاعات و شنیدهها دلیل عدم اعزام به گرندپری فرانسه بحث هزینهها بوده و برای حضور در گرندپری چین نیز دیر ثبتنام کردیم. یکی از دلایل این اتفاق این بود که فرض را بر این گذاشته بودند که ما به مکزیک اعزام خواهیم شد و امتیازات لازم را کسب خواهیم کرد و دیگر نیازی به حضور در گرندپری چین نیست.
دارنده مدال نقره پارالمپیک توکیو افزود: با صلاحدید کادرفنی یکی از دلایل عدم حضور در گرندپری چین این بود که فاصله مسابقات تا بازیهای پاراآسیایی کمتر از 10 روز و اولویت حضور در بازیهای پاراآسیایی بود. بعد از عدم حضور در قهرمانی جهان مکزیک، میخواستیم به این مسابقات برویم و این ریسک را بپذیریم، اما دیگر زمان ثبتنام به پایان رسیده بود. همه این دلایل و اتفاقات باعث شد در نهایت سهمیه از دست برود. در ابتدای امسال نیز در دو رویداد شرکت کردم که در یک مسابقه سوم و در یک رویداد نیز به خاطر تمارض حریف در بازی اول حذف شدم.
اتفاقات سریالی دست به دست داد تا سهمیه نگیرم
پوررهنما تأکید کرد: متأسفانه اتفاقات سلسلهوار و سریالی دست به دست هم داد تا دست من از پارالمپیک 2024 کوتاه بماند. اگر در هر کدام از این رویدادها فقط ثبتنام و وزنکشی میکردم، حداقل 10 امتیاز یا شاید بیشتر کسب کرده و سهمیه را میگرفتم. در اولین ماه سال 2024 در رنکینگ فدراسیون جهانی در جایگاه پنجم قرار داشتم. شش نفر اول مستقیم به پارالمپیک میروند. در نهایت با کمتر از یک امتیاز سهمیه پارالمپیک را از دست دادم و در جایگاه هفتم رنکینگ قرار گرفتم.
سیستم کسب سهمیه پارالمپیک ناجوانمردانه است
وی با انتقاد از سیستم کسب سهمیه المپیک توسط فدراسیون جهانی تکواندو به تسنیم گفت: یک مقدار سیستم کسب سهمیه پارالمپیک توسط فدراسیون جهانی ناجوانمردانه است. شش نفری که از رنکینگ مستقیم به پارالمپیک میروند باید چهار سال همدیگر را بزنند تا بتوانند امتیاز بگیرند، اما یکسری ورزشکاران از مسابقات قارهای بدون داشتن حریف سهمیه میگیرند و این اصلاً منصفانه نیست.
دارنده 5 مدال طلای جهان در خصوص اینکه در عدم کسب سهمیه توسط او چقدر با عدم اعزام به رویدادهای مختلف کوتاهی صورت گرفت، گفت: چیزی که عیان است، چه حاجت به بیان است. از طرفی برای مسئولان فدراسیون تکواندو، کمیته ملی پارالمپیک و وزارت ورزش و جوانان تعداد سهمیه مهم است و در بخش آقایان پاراتکواندو از چهار سهمیه، سه سهمیه کسب شد و خیالشان دیگر راحت است. اگر سهمیهها چهار تا میشد قطعاً بهتر بود، اما حالا که نشده دیگر مهم نیست.
مدیران میانی توجه یکسانی به ورزشکاران المپیکی و پارالمپیکی ندارند
پوررهنما با اشاره به عدم توجه به ورزش پارالمپیک، تصریح کرد: سالیان سال برای کسب مدال عرق و خون ریختم و متأسفانه آنگونه که باید دیده نشدیم. همه میبییند چقدر تفاوت بین بازیکنان المپیکی و پارالمپیکی است. رئیس جمهور محترم خیلی در خصوص جوایز یکسان تأکید دارند، اما در مدیران میانی میبینیم که اینگونه نیست. اگر در استانداری جایی بخواهند از ما تجلیل کنند، ممکن است نصف جوایز المپیکیها را به ما بدهند.
وی در خصوص علاقه فدراسیون تکواندو به جدایی پاراتکواندو از این فدراسیون عنوان کرد: مثل اینکه کارهایی انجام شده و این اتفاق افتاده است. به هر حال هر مدیری یک نوع نگاه دارد و نمیتوانم بگویم چرا رئیس فدراسیون به پاراتکواندو علاقه ندارد یا دارد. شاید مشکلاتی پشت صحنه است، اما دلیل این اتفاق را نمیدانم. پاراتکواندو رشتهای نیست که برای آن سرمایهگذاری و هزینه بکنید و بگویید پول را دور ریختیم. این رشته همیشه از مسابقات با دست پر و بهترین نتیجه بازگشته است.
بعید میدانم رکورد بازیهای هانگژو را تکرار کنیم
دارنده شش مدال طلای قهرمانی آسیا عنوان کرد: در بازیهای پاراآسیایی که رویداد مهمی است از چهار بازیکن دو طلا و دو نقره گرفتیم. بعید میدانم بتوانیم این رکورد را ارتقا دهیم یا تکرار کنیم. در حالی که در تکواندو که همه دوستان و برادران ما هستند طلا هم نگرفتیم، بیمهری همیشه بوده و اصلاً ربطی هم به فدراسیون ندارد و سیاستهای خرد و کلان ورزش ما ایراد دارد.
قطعاً حسرت مدال طلای پارالمپیک را خواهم خورد
پوررهنما در خصوص جای خالی مدال طلای پارالمپیک در کلکسیون افتخاراتش گفت: قطعاً حسرت خواهم خورد و مگر میشود از این بابت حسرت نخورد. آرزوی هر کسی است که مدال المپیک بگیرد و در توکیو در ثانیه آخر مدال طلا از دستم افتاد. میتوانستم نتیجه این بازی را عوض کنم و 45 روز بعد نیز در مسابقات قهرمانی جهان همان حریف المپیک را شکست دادم. به هر حال اتفاقی است که افتاده و جذابیت ورزش نیز به همین است.
«واقعی یا کیکه» را به تلویزیون بردند، اما با 18 مدال مختلف هنوز به تلویزیون دعوت نشدهام
دارنده مدال طلای بازیهای پاراآسیایی در خصوص خداحافظیاش از پاراتکواندو به تسنیم گفت: آنقدر بیمهری دیدهام که خسته شدم. سیستم تغییر نخواهد کرد و صد مصاحبه هم بکنم اینجا برای قهرمان ارزشی قائل نیستند. دنبال شهرت نیستم، اما بچهای که شاید به بلوغ هم نرسیده را با چند ویدیوی خندهداره «واقعی یا کیکه؟» به تلویزیون میبرند، ولی من هنوز با 18 مدال جهانی، آسیایی، بازیهای آسیایی و پارالمپیک به تلویزیون دعوت نشدهام. حرفم فقط خودم نیست و هیچ کدام از قهرمانان پاراتکواندو به تلویزیون دعوت نشدهاند.
وی خاطرنشان کرد: قهرمان مانند درخت است که سالهای سال باغبان تلاش میکند او را به ثمر برساند و طبیعتاً بعد از اینکه این درخت به ثمر برسد او را قطع نمیکند، اما اینجا برعکس است. باورتان نمیشود در یکی از ادارهها که برای تجلیل دعوت شده بودم، یکی از مسئولان گفت در 3 دقیقه مراسم را جمع کنید. این مسئول ورزشی نمیفهمد که یک قهرمان جهان و المپیک پیش او نشسته و اصلاً ارزشی برای من قائل نیست. من جایی کار میکنم که برایم ارزش قائل باشند.
دوست داشتم در اوج خداحافظی کنم
پوررهنما در مورد اینکه خداحافظیاش از دنیای قهرمانی قطعی است، گفت: قطعی است و بعید میدانم دیگر بخواهم بازگردم. دلیلی هم برای برگشت ندارم و رویداد مهمی هم در پیش نیست که بخواهم بازگردم. دوست داشتم بعد از پارالمپیک بروم. همیشه دوست داشتم مثل ساعی در اوج خداحافظی کنم و به ذلت نیفتم. ورزش دنیا به روز است و همیشه بازیکنان تازه نفس و جوانان میآیند.
دارنده دو مدال طلای مسابقات جهانی آیواز یادآور شد: در مسابقات فینال گرندپری 8 نفر اول رنکینگ حضور دارند و توانستم بهترینها را شکست دهم. از همین 8 نفر 6 نفر به المپیک میروند و چهار نفر آنها روی سکوی پارالمپیک میایستند و من همین حالا نیز قهرمان المپیک پاریس را شکست دادهام. خیلی خوشحال هستم که سالم و سلامت میخواهم خداحافظی کنم. ورزش رزمی پر از آسیب دیدگی است، اما سالم زندگی کردم تا بتوانم سالم خداحافظی کنم. در حال حاضر نیز زندگی تمام نشده و فقط ورزش قهرمانی به پایان رسیده است.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: پاراتکواندو بازی های پاراآسیایی اوج خداحافظی کنم قهرمانی جهان عدم اعزام دوست داشتم مدال طلای کسب سهمیه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۱۹۴۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
با خداحافظی باجو، 19 سال است که یکشنبه نداریم!
به گزارش "ورزش سه"، در آخرین یکشنبه ماه آوریل ۲۰۰۴ روبرتو باجو آخرین بازی خود را در بازی میلان-برشا در پایان فصل انجام داد و سلام سن سیرو به او پاها و قلبها را به لرزه درآورد.
سالهاست که از سخنان چزاره کرمونینی میگذرد و کلمات خوشبختترین بخش این جهان هستند که اینچنین به توصیف باجو استخدام شدهاند: از آنجایی که دیگر یکشنبهها باجو فوتبال بازی نمیکند، دیگر یکشنبه نداریم. او مردی است که به عقیده بسیاری بهترین بازیکن ایتالیایی تمام دوران است.
28 آوریل ۲۰۰۴ پایان دورانی برای فوتبال ایتالیا بود. قهرمانی جاودانه که مرد اول رویاهای مردم سرزمین خدایان بود. از شبهای جادویی ایتالیایی ۹۰ تا صبح تلخ ایالات متحده آمریکا در سال ۹۴، احساساتی که در سر یک ملت نقش بسته بود و همه یک جمله را فریاد میزدند، خدایا همه ما را بیامرز به جز یک نفر، باجو!
تمام آرزوهای مردم در یک شب تغییر کرد. سن سیرو به احترام باجو ایستاد. ادای احترام به کسی که در ۴۸۸ بازی، ۲۱۸ گل به ثمر رساند.
در هشتاد و چهارمین دقیقه از بازی بهترین شماره ده تاریخ لاجوردی پوشان، در آغوش مالدینی ایستاد و پائولو نماینده تمام فوتبالدوستان جهان بود.
از ویچنزا تا برشا، فیورنتینا، یوونتوس، میلان، بولونیا و اینتر تمامی تیمهایی بودند که باجو پیراهنشان را به تن کرده بود تا یک کشور متحد شود. زیرا این نماینده الهی متعلق به همه کسانی بود که حداقل یکبار برای پیراهن آبی فریاد زده بودند.
باجو پس از پایان بازی گفت: وقتی زمین را ترک کردم، با خودم گفتم، روبرتو تمام شد، اکنون واقعا تمام شده است. چیزی که مرا برای آخرینبار شگفتزده کرد این بود که آخرین بازی زندگیام مالدینی به سمتم آمد و من را آغوش گرفت. با تماشاگران خداحافظی کردم، تمام سن سیرو ایستاده بود و دیدم همه به مانند من گریه میکنند.
پسر طلایی کالچو باید در خانهٔ میلان، همان تیمی که فصل ۹۶ با آن اسکودتو را فتح کرده بود، فوتبال را کنار میگذاشت. ستارهٔ برشا در جشن قهرمانی میلان بیگانه و تنها نبود. روبرتو باجو در تمام ورزشگاههای کشور ایتالیا دوست داشتنی است. پدیدهٔ دههٔ نود فوتبال ایتالیا پس از پایان بیست سال دوران حرفهایش در سن سیرو گفت: «لحظهای بینظیر و سرشار از احساس بود. از میلانیها به سبب تشویقهایشان قدردانی میکنم، این آخرین دیدار من بود.»
برشا در این بازی با نتیجهٔ چهار بر دو قربانی جشن قهرمانی میلان شد و باجو در این باره گفت: «میدانم کسانی هستند که علاقهای به من ندارند اما عشق این همه هوادار کمک کرد تا با این شرایط کنار بیایم. فکر میکنم هیچ راهی بهتر از این برای خداحافظی از جهان فوتبال وجود نداشت. »
در سن ۱۸ سالگی عمل جراحی سختی بر روی پای روبرتو باجو انجام شد. این عمل حرفه ستاره برشا را تحت تاثیر قرار داد اما باجو در برابر این آسیبدیدگی هیچوقت به زانو درنیامد و ادامه داد. او در آخرین لحظه خطاب به زانوهایش گفت: من با این زانوها همواره رابطهٔ دوگانهای میان عشق و نفرت داشتم. این پاها لذت فراوانی به من چشاندند، اما با سپری شدن زمان دردهایشان بیشتر شد و شیوهٔ دویدنم را خراب کردند. چند تاسف بزرگ در دوران حرفهایام همیشه آزار دهنده بودند. ضربهٔ پنالتی در دیدار جام جهانی ۱۹۹۴ یکی از آنها است. اما هنگامی که به گذشته بازمیگردم میبینم که پس از بیست سال، این بازنشستگی را با لذت فراوانی جشن میگیرم، این پیروزی بزرگ برای روبرتو باجو است.
توپ طلای ۹۳، گل اول ایتالیا، اسلالوم ایتالیا ۹۰، جادوی آمریکا و اشکهای پاسادنا، خاطراتی بود که بهمانند تیزر یک فیلم ایتالیایی در ذهن هواداران مرور میشد و باجو آرام آرام به سمت تونل سن سیرو قدم برمیداشت.
همه ایستادند تا با صدای بلند، برای آخرینبار نام یکی از دههای برتر تمام دوران این ورزش را فریاد بزنند. اکنون واقعنگر باشید. 19 سال است که دیگر یکشنبه نیست!